بررسی انتقادی شکاکیت هیوم

thesis
abstract

ما در این رساله گفتیم که هیوم تمام معرفت بشری را ناشی از تجربه می داند و معتقد است تمام محتویات ذهن آدمی محدود به انطباعات و تصورات است که منشأ همه این محتویات تجربه حسی است و هر نتیجه گیری که حاصل مشاهده و تجربه نباشد بیهوده و نامعتبر است. عناصر عمده و اساسی فلسفه او سه اصل «استنساخ»، «جدایی پذیری» و «تداعی تصورات» است که هیوم به کمک آنها ساختار ذهن انسانی و نحوه کارکرد آن را تبیین می نماید. گفتیم که او با طرح مسبوقیت هر تصوری به یک انطباع متناظر، اصلی بنا نهاد که بر مبنای آن به سنجش و محک مفاهیم فلسفی پرداخت. به زعم وی، هرگونه معرفتی که بخواهد یقینی بوده و خارج از خرافه و اوهام باشد باید با این محک آزموده شود. بیان کردیم که او معتقد است اگر تصوری داشته باشیم که مسبوق به هیچ انطباعی نباشد بی معنی و میان تهی است. کاربرد «محک معناداری» را در مسائل جوهر، علیت و عالم خارج اشاره نمودیم. هیوم در هر سه مسأله مذکور به شکاکیت رسید؛ چون نه جوهر جسمانی، و نه جوهر نفسانی، هیچ کدام را واجد انطباعی متناظر ندانست. در مورد علیت نیز با تحلیل آن به این نتیجه رسید که قانون کلی و ضروری دست نیافتنی است و مفهوم علیت و ارتباط ضروری از هیچ انطباعی حاصل نگردیده اند. او اصل یکنواختی طبیعت را دخیل در عموم استنتاجات می داند اما معتقد است که این اصل نه یقینی و برهانی است و نه تجربه ضامن صدق آن است، و فرض این که طبیعت یکنواخت عمل ننماید مستلزم تناقض نیست. درباره عالم خارج هم گفتیم که هیوم معتقد است نه به وسیله عقل و نه به وسیله حس نمی توان به وجود مستمر و متمایز اشیاء و اجسام باور داشت. او باور به عالم خارج را محصول ابتکار بشر دانست و این ابتکار را به نیرو و توانایی متخیله نسبت داد. و گفتیم که او کم کم با کاستن سهم حس و تجربه سهم ذهن را در تقوّم بخشیدن به واقعیّات پررنگ تر نمود و در نهایت این حرکت گام به گام وی منجر به شکاکیت در عالم خارج گردید. و نیز اشاره کردیم که او معتقد است طبیعت آدمی اجازه توقف در شکاکیت را نمی دهد و ما را مجبور به باور و پذیرش می کند. راه برون رفت وی از شکاکیت را بیان کردیم و دیدیم که هیوم به استناد نیروی باور طبیعی و با تکیه بر تمایلات و غرایزی که طبیعت در نهاد بشر قرار داده است به توجیه باور به اموری پرداخت که در مورد آنها دچار شک و تردید گردیده بود. هیوم باور به جوهر، علیت و عالم خارج را گریز ناپذیر دانسته و باور به آنها را به تداعی روانشناختی نسبت داد. بدین ترتیب، هیوم شکاکیت اش را با طبیعت گرایی توجیه نمود. اغلب هیوم به عنوان فیلسوفی شکاک شناخته می شود یا لااقل نتیجه منطقی آرا او شک گرایانه است. از طرفی، وی با پیش کشیدن طبیعت آدمی و باوری که حاصل آن است مدعی وصول به قطعیت است. ارتباط بین شکاکیت و طبیعت گرایی هیوم، یکی از بحث انگیزترین مسائل در تحلیل و تفسیر فلسفه وی است. برخی معتقد اند که هیوم به رغم شکاکیت اش در نهایت یک طبیعت گرا است. درحالی که، برخی دیگر هیوم را به رغم طبیعت گرایی در نهایت شکاک می دانند. آنچه پذیرفتنی تر به نظر می رسد این است که شکاکیت و طبیعت گرایی توأمان و به نحو ناسازگاری در فلسفه او خود نمایی می کند. آنچه می توان از فلسفه او نتیجه گرفت این است که شکاکیت هیوم قابل دفاع نیست؛ او در مورد علیت به رد اصل یکنواختی طبیعت می پردازد. ولی اگر سیر طبیعت ثابت نیست و گذشته نمی تواند به آینده تسرّی داده شود پس تداعی تصورات که جزو اصول اساسی فلسفه وی است چگونه ممکن است؟ تناقضی در ادعای هیوم در خصوص اصل یکنواختی طبیعت وجود دارد؛ زیرا هیوم از طرفی منکر اصل یکنواختی است و از طرفی دیگر، مدعی است که تجارب گذشته ما به صورت یکنواختی در آینده متداعی می شوند. در مورد جوهر نیز خود وی به صراحت اعتراف می کند که از نظریه اش در خصوص این همانی ناراضی است و از طرفی قادر به اصلاح این نظریه نیست. نحوه درمانی که هیوم برای برون رفت از شکاکیت عرضه می کند نیز خالی از اشکال نیست؛ چون شکاکیت وی عقلی است و شکاکیت عقلی را باید با استدلال و برهان درمان نمود. احاله آن به طبیعت آدمی و توسل به باور حاصل از طبیعت نمی تواند راه برون رفت مناسبی از این شکاکیت تلقی شود. چگونه ممکن است آدمی عقلاً شکاک باشد ولی آن را در ساحت طبیعت خود فراموش نماید؟ این نحوه درمان شکاکیت چندان موثر به نظر نمی رسد. در تاریخ فلسفه، هیوم اغلب به عنوان یک شکاک شناخته می شود تا طبیعت گرا. این مسأله گواه این موضوع است که توسل به طبیعت آدمی نتوانسته است از تأثیر مخرب شکاکیت او در فلسفه بکاهد. آیا هیوم از ابتدا به نیروی طبیعت واقف نبود و بعد از تحقیق و پژوهش و بعد از رسیدن به شکاکیت به نیروی طبیعت آدمی پی برد؟ به نظر می رسد هیوم دچار تناقض گویی گردیده است؛ زیرا اگر طبیعت واجد آن قدرتی بود، که هیوم بعد از بحث و فحص برای آن قائل گردید، در آن صورت او از ابتدا به شکاکیت نمی رسید و یا ادله برخی شکاکان را غیرقابل انکار نمی دانست. در نتیجه و با توجه به دلایلی که مطرح گردید، طبیعت گرایی وی نمی تواند نافی شکاکیت اش باشد

First 15 pages

Signup for downloading 15 first pages

Already have an account?login

similar resources

بررسی انتقادی تقریر دیویس از استدلال برون‌گرایانه پاتنم علیه شکاکیت

شکاکیت نسبت به جهان خارج رویکردی است که حصول معرفت را نسبت به گزاره‌هایی که در مورد جهان خارج هستند ناممکن می­داند. برخی از انحاء این رویکرد مبتنی بر استدلالی است که بر اساس فرضیۀ شکاکانه صورت­بندی شده است. از جمله روش­هایی که بر اساس آن با چنین شکاکیتی مقابله شده است، استدلالی است که پاتنم بر مبنای قبول رویکرد برون­گرایی معنایی طرح کرده است. در مقالۀ حاضر به تقریر دیویس از این استدلال پرداخته ...

full text

شکاکیت هیوم؛ در راستای شک دکارت یا در تقابل با آن؟

بیشتر شک دکارت و هیوم دو قسم شک متفاوت و گاه متمایز تلقی می‌شود که اولی شک دستوری و دومی شک واقعی است. هرچند آرا و دیدگاه‌های دکارت و هیوم در مورد شک از یک منظر نشان‌گر این واقعیت است که شک هیوم نه‌تنها ادامۀ شک دکارتی نیست، بلکه دارای تفاوت‌های بنیادین هم به جهت صوری و هم به جهت محتوایی با آن است، اما از سوی دیگر، برخی عناصر دال بر غیرواقعی و غیرکامل‌بودن شک هیوم وجود دارد. به‌گونه‌ای که در ای...

full text

بررسی انتقادی دیدگاه هیوم در باب منشأ و مفاد اعتقاد به نفس/ روح آدمی

دیوید هیوم، از فیلسوفان تجربه‌گرا، با رصد خاستگاه تصورات و اعتقادات، مفادشان را توضیح می‌دهد؛ زیرا به اعتقاد او بر پایه اصل نسخه‌برداری، تصور و اعتقادی که خاستگاه مبهمی داشته باشد و نتوان آن را به انطباع مشخصی بازگرداند، محتوای مشخصی ندارد و پوچ است. هیوم همین رویکرد را در تبیین منشأ و مفاد اعتقاد به نفس/خود/ روح آدمی پی می‌گیرد و به این نتیجه می‌رسد که اعتقاد به نفس، نه امری عقلی و نه شهودی (م...

full text

شکاکیت هیوم؛ در راستای شک دکارت یا در تقابل با آن؟

بیشتر شک دکارت و هیوم دو قسم شک متفاوت و گاه متمایز تلقی می شود که اولی شک دستوری و دومی شک واقعی است. هرچند آرا و دیدگاه های دکارت و هیوم در مورد شک از یک منظر نشان گر این واقعیت است که شک هیوم نه تنها ادامۀ شک دکارتی نیست، بلکه دارای تفاوت های بنیادین هم به جهت صوری و هم به جهت محتوایی با آن است، اما از سوی دیگر، برخی عناصر دال بر غیرواقعی و غیرکامل بودن شک هیوم وجود دارد. به گونه ای که در ای...

full text

My Resources

Save resource for easier access later

Save to my library Already added to my library

{@ msg_add @}


document type: thesis

دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره) - قزوین - دانشکده علوم انسانی

Hosted on Doprax cloud platform doprax.com

copyright © 2015-2023